ایستـــگـاه

امام علی (ع): بهترین دانش‌ها، دانشى است که تو را اصلاح کند./ منتخب میزان الحکمة: ۴۰۴

ایستـــگـاه

امام علی (ع): بهترین دانش‌ها، دانشى است که تو را اصلاح کند./ منتخب میزان الحکمة: ۴۰۴

ایستـــگـاه

پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم):
هرکس یک مساله شرعی از احادیث ما پیرامون حلال و حرام و مسائل دینی اش را بیاموزد
خدای تعالی هزار گناه او را بیامرزد
و شهری از طلا به وسعت دنیا برایش در بهشت بنا کند
و به عدد هر موئی که در بدنش قرار دارد برایش حج مقبول می نویسند.

(بحارالانوار(ط-بیروت)، ج۱،ص ۲۱۴ )

--------------------------------
امام على علیه ‏السلام :
اى مؤمن! به تحقیق این دانش و ادب بهاى جان توست
پس
در آموختن آن دو بکوش که هر چه بر دانش و ادبت افزوده شود بر قیمت و قَدْرت افزوده می ‏شود ؛
زیرا
با دانش به پروردگارت راه می ‏یابى
و با ادب به پروردگارت خویش خدمتى می ‏کنى
و با ادب در خدمت‏گزارى، بنده، سزاوار دوستى و نزدیکى به او می شود .
پس
این نصیحت را بپذیر تا از عذاب بِرَهى.

(بحار الانوار(ط-بیروت)،ج1،ص180)

۵ مطلب با موضوع «احکام شرعی» ثبت شده است

از نظر فقه اسلامى همه گناهان از جمله غیبت قابلیت تعزیر به وسیله حاکم عادل و مجتهداسلامى را دارد. قاعده فقهى «التعزیر فى کل معصیه براى هر گناهى تعزیر است» حاکى از امکان مجازات غیبت کننده نیز هست.

لکن به لحاظ اینکه اثر برخى گناهان مانند غیبت داراى مراتب گوناگونى است و نظر به مصحلحت هاى اجتماعى و فردى متعدد دیگر، در مجازات یا عدم مجازات غیبت کننده به حاکم شرع اختیار داده شده است تا با سنجیدن اوضاع و احوال گناهکار، میزان تاثیر مخرب گناه، میزان تاثیر پذیرى گناهکار و مصالح فردى واجتماعى دیگر بتواند به هر اندازه که مصلحت اقتضا نماید گناهکار را مجازات و یا اینکه کلا از مجازات او صرف نظر کرده و به تذکر یا امر به معروف و امثال آن اکتفا کند.

ضمن آنکه در قوانین جارى جمهورى اسلامى ایران قضات شرایط کامل قاضى اسلامى را ندارند و اعطاى اختیار تعزیر بر همه گناهان به قضات غیر جامع الشرایط داراى مفاسد زیادى است.

از طرفى امکان ضابطه مند کردن مجازات گناهانى مانند غیبت و امثال آن وجود ندارد لذا اجراى قاعده فقهى «التعزیر فى کل معصیه» در بعضى موارد از جمله گناهانى مانند غیبت عملا معطل مانده است.

  • حسن

«حدود» جمع «حدّ» در لغت به معنى «منع» است و انتخاب این اسم براى بخشى از مجازاتهاى شرعى به این جهت است که سبب منع مردم از کارهاى خلاف مى‏شود و امّا در اصطلاح شرع، در عبارات فقها به معنى مجازات مخصوصى است که به خاطر ارتکاب بعضى از گناهان در مورد مکلّفین اجرا مى‏شود. امّا «تعزیر» در لغت به معنى «تأدیب» و گاه به معنى «بزرگداشت» و «یارى کردن» و «منع نمودن» آمده است، و در اصطلاح شرع و فقها به معنى مجازات یا اهانتى است که اندازه معیّنى در شرع براى آن ذکر نشده و بسته به راى قاضى است که با در نظر گرفتن «میزان جرم» و «مقدار تحمّل مجرم» درباره او اجرا مى‏شود.

بنابراین فرق «حدّ» و «تعزیر» در یک جمله است و آن اینکه حدّ، مجازات معین و ثابتى است، ولى تعزیر غالباً نامعیّن است، و اینکه مى‏گوییم «غالباً» به خاطر آن است که در موارد معدودى، تعزیرات معیّنى در روایات اسلامى وارد شده که شرح آن در کتاب حدود گفته شده است، هر چند در اینکه آیا تعیین مقدار در این موارد قطعى است یا از قبیل ذکر مثال و مصداق است نیز گفتگو است.

البته در میان حد و تعزیر اختلافات دیگرى نیز هست، تا آنجا که مرحوم شهید در کتاب قواعد، ده وجه براى اختلاف آن دو شمرده است که اینجا جاى شرح آن نیست.

پیام قرآن ج 10، حضرت آیت الله مکارم شیرازى و سایر همکاران

  • حسن

نذر

۲۸
مهر

شاید تابه حال چیزی از نذر خوب نشنیده باشید :
می توانید برای مدت معین مثلا چهل روز برای گنجشک ها غذا بریزید.
-می توانید نذر کنید مانده غذایتان را در نایلونی مخصوص برای گربه ها بگذارید. اینطوری هم شکم این حیوانات زبان بسته را سیر کرده اید و هم رفتگر بابت پاره شدن پاکت زباله اذیت نمی شود.
-می توانید نذر کنید تا چهل روز غیبت نکنید.

  • حسن

بسم الله الرحمن الرحیم
وَ إِذا کُنْتَ فیهِمْ فَأَقَمْتَ لَهُمُ الصَّلاةَ فَلْتَقُمْ طائِفَةٌ مِنْهُمْ مَعَکَ وَ لْیَأْخُذُوا أَسْلِحَتَهُمْ فَإِذا سَجَدُوا فَلْیَکُونُوا مِنْ وَرائِکُمْ وَ لْتَأْتِ طائِفَةٌ أُخْرى‏ لَمْ یُصَلُّوا فَلْیُصَلُّوا مَعَکَ وَ لْیَأْخُذُوا حِذْرَهُمْ وَ أَسْلِحَتَهُمْ
(۱)

ترجمه: و هنگامى که در میان آن‌ها باشى، و (در میدان جنگ) براى آن‌ها نماز را برپا کنى، باید دسته‏اى از آن‌ها با تو (به نماز) برخیزند، و سلاح‌هایشان را با خود برگیرند و هنگامى که سجده کردند (و نماز را به پایان رساندند)، باید به پشتِ سرِ شما (به میدان نبرد) بروند، و آن دسته دیگر که نماز نخوانده ‏اند (و مشغول پیکار بوده‏‌اند)، بیایند و با تو نماز بخوانند آن‌ها باید وسایل دفاعى و سلاح‌هایشان (را در حال نماز) با خود حمل کنند.

http://www.delgarm.com/images/news/a744/1392/08/13/M1383543592.jpg

تو ضیح: این آیه قرآن اشاره به نماز خوف دارد. (نماز خوف‌‌ همان نماز یومیه است، ولی به صورت شکسته، مانند نماز مسافراست، خواه در سفر باشد و خواه در حضر، با جماعت خوانده شود، یا فرادی.) سید وسالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام از ابتدای حرکت و قیام، اساس حرکتش را دین اسلام و احیای احکام الهی و سنت پیامبر (ص) معرفی کرد و در تمام حوادث و برخورد‌ها، از دایره شرع و احکام الهی خارج نشد. در بین احکام اسلام، نماز اهمیت خاصی دارد و به هیچ وجه ترک پذیر نیست، حتی اگر نمازفوت گردد، باید قضای آن به جا آورده شود. اگر فردی عذر شرعی دارد و از به جا آوردن نماز در حالت ایستاده ناتوان است، باید تکیه دهد یا بنشیند یا نشسته تکیه دهد یا بخوابد، و خلاصه در هر صورت که برای او ممکن است، ‌نماز را به جا آورد؛ با توجه به اهمیت فوق العاده‌ نماز، ‌ برای حالت‌های خوف و خطر از جمله میدان جنگ که دشمن رو به رو است و حال هجوم دارد، دستور نماز خوف با ویژگی‌های خودش داده شده است. (۲) و امام حسین علیه السلام در روز عاشورا مطابق دستور شرع، نماز خوف خواند و به تکلیف شرعی خود عمل کرد.

منابع:
۱-سوره نساء، آیه۱۰۲
۲-مسالک، شهید ثانی، ج۱، ص ۳۳۲

  • حسن

حادثه دلخراش سقوط جرثقیل در مسجدالحرام و فاجعه جان باختن بسیاری از حجاج بیت الله الحرام در صبح روز عید قربان در منا، موجی از غم و اندوه را در میان مسلمانان و حتی انسان‌های آزادی‌خواه در پی داشت.

اما پس از این حوادث سؤالی از سوی بسیاری از مردم مطرح شد. تکلیف حج زائرانی که به نیت انجام عمل عبادی حج (که یک واجب شرعی است) به مکه رفته بودند و قبل از انجام حج و یا در بین مناسک حج کشته شده‌اند، چه می‌شود و حکم فقهی آن چیست؟

فتاوای مراجع عظام تقلید در این خصوص کاملاً روشن است و نکته جالب اینکه همه مراجع تقلید از گذشته تاکنون در خصوص این موضوع اتفاق نظر دارند.

نظر مراجع عظام تقلید در خصوص حج افرادی که به نیت حج به مکه رفته‌اند اما موفق به انجام عمل حج نشده‌اند و یا در بین مناسک حج جان باخته اند به صورت اجمالی این است که اگر چه آنها اعمال حج را به طور کامل انجام نداده‌اند اما عمل حج مقبول در نامه عمل آنها نوشته شده است؛ اما جهت اطلاع مخاطبان با تفصیلی بیشتر حکم این موضوع فقهی را از لابه لای کتب فقهی و روایات ارائه می‌شود.

http://static1.fater24.com/thumbnail/pIKEhYSnS7Jw/QgPSX7V9Dt8q8NW4646pu40nrZq-kCzjyhSW-HeDjmjGkbSR5JcGEd2O2U61uaNI/AslolNh3jcRZ.jpg

در فقه شیعه، کسی که برای حج احرام بسته و داخل در منطقه حرم مکه شده و به هر دلیل از دنیا برود، گویی خود شخصا حج گزارده و حجش مقبول و نیازی به قضا یا نیابت نیست و در واقع این تفضلی است که خداوند منان بر بندگانش داشته است.

گویی نیت حج، احرام و داخل شدن در حرم بسان پایان حج برای چنین افراد است و گویی اینان لبیک‌گو پیشاپیش به مهمانی پروردگار متعال در جنت الماوی شتافته‌اند.

این رای فقهی بین فقهای شیعه مورد اتفاق و «اجماع» است؛ چه آنکه شیخ طوسی در «الخلاف»، صاحب جواهر و دیگران بدان تصریح داشته‌اند. مرحوم نراقی نیز گزارشی مبسوط از دیدگاه اتفاق بین فقهای عظام در این باره آورده است.

در این مساله اجماع وجود دارد و همه فُقهایی که به این موضوع پرداخته‌اند، به کفایت حجِ این‌گونه افراد حکم داده‌اند و بالاتر آن‌که مرحوم «موسوی‌عاملی» در مدارک‌الاحکام، مرحوم «فیض کاشانی» در مفاتیح‌الشرایع، مرحوم «وحید بهبهانی» در شرح مفاتیح‌الشرایع، مرحوم «شهید ثانی» در مسالک، مرحوم «علامه حلی» در منتهی‌المطلب، مرحوم «فاضل مقداد» در التنقیح‌الرائع، مرحوم «سید طباطبایی» در ریاض‌المسائل، مرحوم «نراقی» در مستندالشیعه و مرحوم «نجفی» در جواهرالکلام ادعای اجماع و اتفاق بین فقیهان در مساله دارند.

بنابراین، این مسئله مورد اتفاق فقهای بزرگوار بوده و هیچ گونه اختلاف فقهی از قدماء تا متاخرین در این باره در کتب فقهی گزارش نشده‌است.

مستند فتوای فقهاء از دیرباز تاکنون روایات معتبر در این باره است، چه آنکه صاحب وسایل الشیعه چهار روایت -ضریس، برید العجلی، ابی رئاب و مرسله مفید- در این رابطه نقل کرده که سه روایت آن صحیحه و روایت دیگر آن مرسله مفید است که در حکم صحیح می‌باشد. از نظر دلالت نیز مجموع این روایات بر کفایت حجت‌الاسلام (حج واجب) فردی که در حال احرام و پس از وارد شدن به حرم مرده، روشن و شفاف است.

در یکی از این روایات آمده است: «عن ضریس عن أبى جعفر(علیه السلام) قال: فی رجل خرج حاجّاً حجّة الاسلام فمات فی الطریق . فقال: إن مات فی الحرم فقد أجزأت عنه حجّة الاسلام و إن مات دون الحرم فلیقض عنه ولیّه حجة الإسلام؛ امام صادق(ع) درباره حج گزاری که در بین راه از دنیا رفته است فرموده است: اگر چنین فردی در حرم مرده، از حجه الاسلام او کفایت می‌کند و نیازی به قضای آن نیست».

بنابراین، کسی که بعد از احرام و داخل شدن در حرم مکه (حتی قبل از انجام اعمال عمره تمتع) از دنیا برود کفایت از حج واجبش (حجه الاسلام) می‌کند و نیازی به جای آوردن حج برایش نیست و حجش مقبول است. همچنین کسی که بعد از پایان اعمال عمره تمتع و قبل از شروع حج تمتع در مکه و یا در اثنای حج - همانند جان باختگان منا- از دنیا برود به اقتضای قاعده اولویت و اطلاق روایات بالا حجش به اتفاق فقهاء مقبول و نیازی به قضا یا نیابت گرفتن برای وی نیست.

لازم به ذکر است: فتوای آیات عظام امام خمینی، گلپایگانی، خوئی، اراکی، فاضل لنکرانی ، بهجت، تبریزی، سیستانی، خامنه‌ای، صافی، مکارم شیرازی، نوری همدانی، جوادی آملی، سبحانی، مظاهری و دیگران نیز بر همین قرار است که «فردی که بعد از داخل شدن در حرم مرده، حج از او ساقط شده است».

بنابراین، حج گروهی که در فاجعه منا و یا سقوط جرثقیل از دنیا رفته اند، کامل است و هیچ وظیفه‌ای بر عهده بازماندگانشان نیست. در نتیجه لازم نیست برای انجام اعمال حج و یا تکمیل آن برای وی نائب گرفته شود بلکه حج از گردن وی برداشته می‌شود.

فارس

  • حسن