وقت آوارگی
- ۰ نظر
- ۲۳ مهر ۹۴ ، ۱۷:۳۷
- ۴۴۶ نمایش
عبدالرحمن بن عبدرب الانصاری الخزرجی:
عبدالرحمن منسوب به قبیله خزرج میباشد که اهل کوفه بوده و از اصحاب پیامبر گرامی اسلام بشمار میرود ایشان یکی از افرادی است که وقتی امیر المومنین علی علیه السلام درباره حادثه غدیر از اصحاب شاهد میگرفت برخواست و گفت شهادت میدهم که از رسول الله شنیدم که فرمود:
الا ان الله عز و جل ولیی و انا ولی المؤمنین، الا، فمن کنت مولاه فعلی مولاه، اللهم وال من والاه، و عاد من عاداه، و احب من احبه، و ابغض من ابغضه، و اعن من اعانه (۱)
یعنی: آگاه باشید به درستی که خداوند، ولی من است و من ولی مؤمنین هستم، آگاه باشید پس کسی را که من مولای او هستم، علی مولای اوست. پروردگارا، دوست بدار هر که او را دوست دارد و دشمن بدار هر که او را دشمنی کند. و محبوب بدار، هر که او را محبوب داشته، و مبغوض بدار هر که او را مبغوض داشته است، و هر که او را یاری کند تو یاریش کن.
لذا یکی از یاران امیر المومنین نیز محسوب میشود (گفته شده قرآن خواندن را نیز از حضرت علی علیه السلام یاد گرفته است) عبدالرحمن همراه امام حسین علیهالسلام از مکه به کربلا آمده بود و در حمله نخستین به فوز شهادت نائل آمد. (۲)
بنابراین عبدالرحمن فرد ولایت مداری بوده که راه را از بیراهه شناخته بوده ودر لحظات سخت همراه امام زمان خویش بوده و چه سعادتی بالاتر از اینکه در رکاب امام معصوم علیه السلام شهادت نصیب فرد شود. دوستان عزیزبدانیم در زمان فعلی که دسترسی مستقیم به امام معصوم نداریم پیرو خط رهبری باشیم و مواظب باشیم که خدای نکرده جزء گمراهان نشویم. سخن در این زمینه فراوان است که انشالله در فرصت دیگری به آن خواهیم پرداخت.
در ضمن برای مطالعه بیشتر درباره یاران امام حسین علیه السلام در حادثه کربلا میتوانید به کتاب گرانسنگ یاران شیدای حسین بن علی علیهما السلام اثر استاد گرانقدر اخلاق حجت الاسلام والمسلمین مرتضی آقا تهرانی مراجعه نمایید.
منابع:
۱- الغدیر، ج ۲، ص ۴۹
۲- رجال شیخ طوسی، ص ۷۶
مینویسم محرم تو بخوانش حسین
مینویسم برادر تو بخوانش عباس
مینویسم دختر تو بخوانش بی بی سه ساله ام
به نام مظلومان تاریخ یک صلوات بفرست
عرض تسلیت به مناسبت فرارسیدن ایام محرم......
التماس دعا
شمیم عاطفه در کوچه ها رها شده است
دوباره هر شب من رنگ کربلا شده است
وزیده در همه جا عطر سیب حضرت عشق
قسم به ساحت گریه قسم به ساحت عشق
دوباره شوق حرم تا خدا دلم را برد
به عرش روشن کرب و بلا دلم را برد
حالا میفهمم امان از دل زینب یعنی چی
"زهرا" ، داغ علی را ندید
"علی" ، داغ حسن را ندید
"حسن" ، داغ حسین را ندید
"حسین" ، داغ رقیه را ندید
"عباس" ، داغ علی اصغر را ندید
چه کشید ""زینب"" که داغ تک تکشان را به عینه دید...
با آب طلا نام حسین قاب کنید
با نام حسین یادی از آب کنید
خواهید مه سربلند و جاوید شوید
تا آخر عمر تکیه بر ارباب کنید
" دیالــوگ مانـدگار مختارنامہ "
" تـو چرا از قافـلہ ۍ عشـق جا مانـدۍ کیـان...؟؟؟ "
" راه را گـم کـردم ابـواسحاق... "
" راه بلـدۍ چـون تو کہ راه را گـم کنـد راه نابلـدان را چہ گنـاه...؟؟؟ "
" راه را بستہ بودنـد ، از بیـراهہ رفتـم ، هـر چہ تاختـم مقصـد را نیافتـم "
" وقتـی بہ نیـنوا رسیـدم خـورشیـد بـر نیـزه بـود... "
مختـار: " شـرط عشـق جنـون است ماکہ مانـدیم مجنـون نبـودیـم"
با اشکهاش دفتر خود را نمور کرد
در خود تمام مرثیهها را مرور کرد
ذهنش ز روضههای مجسم عبور کرد
شاعر بساط سینه زدن را که جور کرد
احساس کرد از همه عالم جدا شده است
در بیتهاش مجلس ماتم به پا شده است
قالَ رَسُولُ اللّهِ صلّى اللّه علیه و آله :
اِنَّ لِقَتْلِ الْحُسَیْنِ علیه السّلام حَرارَةً فى قُلُوبِ الْمُؤ منینَ لا تَبْرَدُ اَبَداً.
پیامبر اکرم صلّى اللّه علیه و آله فرمود:
براى شهادت حسین علیه السلام ، حرارت و گرمایى در دلهاى مؤ منان است که هرگز سرد و خاموش نمى شود.
جامع احادیث الشیعه ، ج 12، ص 556
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا عَبْدِاللهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتی
حَلَّتْ بِفِنائِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقیتُ
وَبَقِیَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی
لِزِیارَتِکُمْ ،
اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَعَلى عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ...